سیرآب از آب حیات

از هر دری ...

سیرآب از آب حیات

از هر دری ...

سیرآب از آب حیات

کِشتِ ما را میتواند قطره ای سیرآب کرد

این قدر اِستـــادگی ای ابرِ دریادل چــرا ؟
صائب تبریزی

شادی روح شهدا و امام

صلوات

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

پربیننده ترین مطالب

  • ۱۲ خرداد ۹۶ ، ۱۴:۱۰ نگاه

محبوب ترین مطالب

آخرین نظرات

یخ عمر

چهارشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۶، ۰۱:۰۸ ب.ظ

ما آمده ایم زندگی کنیم تا قیمت پیدا کنیم نه اینکه با هر قیمتی زندگی کنیم.
 زندگی ما حکایت یخ فروشی است
 که از او پرسیدند
 فروختی؟
 گفت: نخریدند، ولی تمام شد!

                                 (حضرت آیت الله بهجت)


سید مهدی قوام یه روزی از مجلس روضه  برمیگشت به خانه اش که یکدفعه یه چیزی توجهش رو جلب میکنه. می شنوه که یه شخص داره های های داد میزنه و گریه میکنه.....

 جلوتر میره ، میبینه که تو میدان شهر هیچ کاسبی نمانده به جز یه یخ فروش که داره داد میزنه: که آهای مردم بیایید یخ های منو بخرید،این همه سرمایه ی منه، سرمایه ام داره آب میشه و از بین میره...

وقتی سید اون صحنه رو میبینه همه یخ های اون مرد رو میخره و خودش هم میشینه کنار دست اون مرد یخ فروش شروع میکنه به گریه کردن...

مرد یخ فروش میپرسه شما چرا گریه میکنی؟

سید میگه تو با این کارت چه درسی به من سید مهدی  دادی..... تو یخ هات داشت آب میشد این همه داد زدی گریه کردی.....

من چیکار کنم که عمرم آب شد....

تو گناه آب شد....


عمر ما چون قالب یخ در تموز              آب گردد؛ قطره قطره ؛ در دو روز

تا به کی در جهل و نسیانی به سر       می بری  با حال زارت  بی خبر !!

موی رخسارت دهد این را خبر              وقت هجرت شد ترا دار ممر

عبرتی آموز از این پیک و خبر               نیست فرصت بهر ماندن در حضر



۹۶/۰۴/۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
بهاری

یخ عمر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی